۶ عملیات مسلحانه جوانان فلسطینی که هر کدام چندین کشته و زخمی روی دست صهیونیستها گذاشته است، اوضاع نابسامان جنین، تظاهراتها، تهدیدهای غزه و حتی آزمایشهای موشکی مقاومت در این ناحیه، همه و همه در طول یک ماه ابتدایی سال ۱۴۰۱ رخ داده است. بههمین مناسبت در حاشیه هشتمین افطاری «بنیان مرصوص» که توسط مجمع حبلالله در مشهد برگزار شد، به سراغ ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران رفتیم و از او درباره اوضاع این روزهای قبله اول مسلمین پرسیدهایم. ابوشریف ضمن اهمیت اتفاقات اخیر قدس میگوید: ما نیازمند رویارویی مداوم و فراگیر با رژیم اشغالگر در کرانه باختری، قدس، نوار غزه و داخل مرزهای ۱۹۴۸ هستیم و این کار تنها از طریق عملیات مردمی و انتفاضه امکان پذیر است. مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تفاوت اتفاقات اخیر در اراضی اشغالی و مقابله مقاومت فلسطین با تعرضات رژیم صهیونیستی نسبت به گذشته را چگونه ارزیابی میکنید؟
اتفاقاتی که اکنون در فلسطین درحال رخ دادن است نسبت به قبل متفاوتتر است، روند مقاومت در فلسطین افزایش یافته است، رویاروییها با رژیم صهیونیستی بیشتر شده و اکنون در داخل مناطقی که اسرائیل خوانده میشود، عملیات مسلحانه انجام میشود. مسئله قابل توجه دیگری نیز وجود دارد و آن مسئله این است که فلسطینیهای داخل سرزمینهای ۱۹۴۸ شروع به انجام اقداماتی کردهاند. این تحولات دلایل مختلفی دارند؛ دلیل اول این است که افق مباحث سیاسی فلسطین به بنبست رسیده و راهی برای حل مسئله فلسطین نمانده است، در تمام سالهای اخیر تلاش شد تا از طریق کمیته چهارجانبه بینالمللی و کشورهای بزرگ دنیا و همچنین کشورهای عربی مانند مصر و اردن و حتی حکومت خودگردان، مردم فلسطین را سست و بیحس کنند. ملت فلسطین امروز کاملاً بر این باورند که راهی جز رویارویی با رژیم صهیونیستی وجود ندارد، علاوه بر این تنشها از سوی رژیم صهیونیستی چه از طریق دستگاههای امنیتی و نظامی و چه از طریق شهرک نشینان افزایش یافته است، اکنون در کرانه باختری بیش از ۷۰۰ هزار شهرکنشین و ۲۰۰شهرک صهیونیستی وجود دارد. رژِیم صهیونیستی فشارهای زیادی بر مردم فلسطین وارد میکند و بهطور روزانه مردم را بازداشت و یا ترور میکند. فلسطینیهایی که در سرزمینهای ۱۹۴۸ زندگی میکنند هم باوجود اینکه تابعیت اسرائیلی دارند اما از همین مشکلات رنج میبرند و در آن جا تبعیض نژادی وجود دارد و فلسطینیها مورد تهدید قرار میگیرند. مردم فلسطین در النقب مورد تهدید قرار میگیرند. منطقه النقب یک منطقه صحرایی است که روستاهای زیادی در آن واقع است، رژیم صهیونیستی میخواهد تمام مردم این روستا را در یک مکان جمع کند و سرزمینهای آنان را بگیرد، تمام این اقدامات تحریکآمیز یک عامل اساسی برای فشار بر مردم فلسطین است.
آیا جهاد اسلامی حمله نظامی به اسرائیل را ترجیح میدهد؟
مقاومت چه در سطح نیروهای مسلح و چه در سطح مردمی وجود دارد، ما مشارکت تمام مردم فلسطین در مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی مانند انتفاضه اول و دوم را تأیید میکنیم، درگیریهای مسلحانه معمولاً به نیروهای مسلح و کسانی که توانایی حمل سلاح را دارند محدود میشود بنابراین اقدامات مردمی معمولاً نتیجهبخش و قابل تداوم برای مدتهای طولانی است و همچنین فشار بیشتری بر اشغالگران وارد میکند، بهکارگیری سلاح معمولاً «تروریسم» خوانده میشود اما اسرائیل نمیتواند اقدامات مردمی را تروریسم بخواند و بر آنها تأثیرگذار خواهد بود و در خارج نیز به این باور میرسند که در سرزمین فلسطین تبعیضنژادی و اشغالگری واقعی علیه مردم وجود دارد، این پیامی است که انتفاضه آن را منتقل میکند در حالی که عملیات مسلحانه دائماً از سوی سیستم صهیونیستی و نظامهای حامی آن، تروریسم تعریف میشود و میخواهند بگویند اسرائیل در خطر است، به همین دلیل ما برای برپایی یک انتفاضه بزرگ تلاش میکنیم. البته به هر حمله و محاصره نظامی که توان پاسخ دادن به آن به وسیله سلاح را داریم از طریق مجاهدین پاسخ خواهیم داد.
باوجود این، بزرگترین جنگ در سال ۲۰۱۴ بود که تنها ۵۰ روز طول کشید، ۵۰ روز برای مقابله با رژیم صهیونیستی برای ما کافی نیست و نیازمند رویارویی مداوم و فراگیر با این رژیم در کرانه باختری، قدس، نوار غزه و داخل مرزهای ۱۹۴۸ هستیم. بنابراین بهجای درگیریهای نظامی در غزه بیشتر به دنبال انتفاضه هستیم.
رفتار متناقض کشورهایی مثل امارات و بحرین و ترکیه در محکومیت تعرض رژیم صهیونیستی به مسجد الاقصی و درعین حال، روابط تنگاتنگ با این رژیم را چگونه میبینید؟
تقریباً تمام حکومتهای موجود در کشورهای عربی دیکتاتوری هستند. در سال ۲۰۱۱ تحرکاتی از سوی ملتهای عربی برای تغییر نظامهای حاکم انجام شد و دخالتهای گسترده صهیونیستی، آمریکایی و اروپایی برای ممانعت از تغییرات و انقلابها وجود داشت و در نهایت در مصر، تونس، سودان و یمن انقلابها بینتیجه ماند و در لیبی نیز این تحرکات انقلابی به جنگ داخلی تبدیل شد؛ بنابراین تمام تلاشهای ملتهای عربی برای انقلاب سرکوب شد و یا با کودتا روبهرو شد. چه کسی از این کودتاها حمایت کرد؟ یا حکومتهای مستبد مانند عربستان و امارات که تقریبا ۱۶میلیارد دلار در حمایت از کودتای مصر در همان ابتدا هزینه کردند و یا آمریکا و گروههای صهیونیستی. هرگونه تحرکات عربی به معنی نابودی رژیم صهیونیستی است؛ زیرا ملتهای عربی از آنها ناراضی هستند. بنابراین نظامهای عربی استبدادی و دیکتاتوری هستند و میدانند وجود آنها منوط به روابشان با آمریکاست و آمریکا ایجاد روابط در سایه دشمنی با رژیم صهیونیستی را نمی پذیرد. از این رو باید از رژیم صهیونیستی بگذری تا به قلب آمریکا برسی. مثلاً مراکش با اسرائیل سازش کرد تا صحرای غربی بهعنوان بخشی از خاک این کشور بهرسمیت شناخته شود.
در روزهای اخیر در حرم امام رضا (ع) اتفاقاتی رخ داد. شما ارتباطی بین این حادثه و تعدی به مسجدالاقصی میبینید یا اینها از یکدیگر جدا هستند؟
من همواره بر این مسئله تأکید داشتم که این اقدامات و تحرکات از سوی دستگاههای اطلاعاتی غربی ایجاد شده است، آنها در ابتدا با جنبشهای اسلامی و انقلاب اسلامی مقابله کردند اما نتوانستند بر آن پیروز شوند، بلکه برعکس طرفداران انقلاب زیاد شدند. بنابراین تصمیم گرفتند گروههایی با نام اسلام تشکیل و از آنها حمایت کنند و آنها را وارد میدان کنند و جوانان را شستوشوی مغزی دهند تا هم بتوانند به اسلام ضربه بزنند و مسلمانی برادر مسلمان خود را بکشد و هم اسلام را بدنام کنند و با یک تیر دو نشان بزنند بنابراین غربیها این روش را به کار گرفتند و متأسفانه در سایه اختلافات موجود در منطقه و جهان این روش نتیجه داد، جهان اسلام از هم گسیخته است و چنین جنبشهایی که ساخته سرویسهای اطلاعاتی هستند، تاکنون موفق شدهاند. تمام گروهکها مانند داعش و قبل از آن القاعده همینگونه هستند و غربیها آنها را اداره میکنند.
نظر شما